راهاندازی بیت العدل و محکمه کبری، یکی دیگر از شعارهای دوازدهگانه بهائیت است که پس از گزارش نمونههای گفتاری آن، از تناقضاتش با گفتار و کردار سران این جریان پرده برداشته میشود:
1. شعارها
الف. حسین علی نوری درباره لزوم راهاندازی بیت العدل و اطاعتپذیری از سران آن مینویسد: «امور ملت معلق است به رجال بيت عدل الاهي … ايشان ملهماند به الهامات غيبي الاهي. بر كل اطاعت لازم».(1)
وی بیت العدل را وصل به الهامات الهی و دارای عصمت و مصون از خطا میداند: «حقّ جلّ و عزّ مملکت ظاهره را بملوک عنايت فرموده بر احدي جائز نه که ارتکاب نمايد امري را که مخالف رأي رؤساي مملکت باشد».(2)
او در نامهای خطاب به شیخ محمد تقی اصفهانی (نجفی)، معروف به لوح ابن الذئب مینویسد: «اجراي احكام كتاب اقدس، منزله از قلم حضرت بهاءالله، در مواردي كه آن احكام قابل اجرا بوده و با قوانين مدني كشوري مغايرت مستقيم نداشته باشد، بر هر فرد يا مؤسسهي بهايي در شرق و غرب، فرض واجب است.»(3)
ب. عباس افندی درباره عصمت بیت العدل میگوید: «مثلاً بيتالعدل عمومي، اگر به شرايط لازمه، يعني انتخاب جميع ملت، تشكيل شود، آن عدل در تحت عصمت و حمايت حق است؛ آنچه منصوص كتاب، نه و بيتالعدل به اتفاق آراء يا اكثريت در آن قراري دهد، آن قرار و حكم محفوظ از خطاست … هيأت بيت عدل در تحت حمايت و عصمت حق است».(4)
ج. شوقی افندی جدایی ولی امر الله از بیت العدل را غیر ممکن میداند: «اين نظم بديع كه از انظمه باطله سقيمه عالم ممتاز و در تاريخ اديان فريد و بيمثيل و سابقه، بنيادش بر دو ركن ركين استوار. ركن اول و اعظم، ركن ولايت الاهيه كه مصدر تبيين است. و ركن ثاني، بيت عدل اعظم الاهي كه مرجع تشريع است. هم چنانكه در اين نظم الاهي، تفكيك بين احكام شارع امر و مبادي اساسيهاش كه مركز عهد و ميثاق تبيين نموده، ممكن نه. انفصال ركنين نظم بديع نيز از يكديگر ممتنع و محال».(5) همچنین به نقل از او آوردهاند: «هر گاه ولايت امر از نظم بديع حضرت بهآءاللّه منتزع شود اساس اين نظم متزلزل».(6) «ولي امر، رئيس لاينعزل اين مجلس فخيم است».(7)
در تعلیل این سخن آمده است: «بدون اين مؤسّسه (ولايت امرلله) وحدت امر اللّه در خطر افتد و بنيانش متزلزل گردد و از منزلتش بکاهد و از واسطه فيضي که بر عواقب امور در طيّ دهور احاطه دارد، بالمرّه بي نصيب ماند و هدايتي که جهت تعيين حدود و وظائف تقنينيّهء منتخبين ضروري است، سلب شود.»(8)
وی درباره عصمت بیت العدل آورده است: «بيت عدل الذي جعله الله مصدر كلّ خير و مصوناً من كل خطاء».(9)
2. 7. تناقضها
با بررسی تطبیقی تعالیم و سخنان سران بهائیت در موضوع بیت العدل دوگانگیهای فراوانی و جود دارد که برخی بیان میشود:
الف. در شعار لزوم وجود بیت العدل، این نهاد معصوم معرفی شد: «آنچه منصوص كتاب نه و بيتالعدل به اتفاق آراء يا اكثريت در آن قراري دهد، آن قرار و حكم محفوظ از خطاست»؛(10) لیکن در تعالیم دیگری از خطاپذیر بودن این تشکیلات سخن به میان آمد: «ولي امر، رئيس لاينعزل اين مجلس فخيم است، … هر گاه تصميمي را وجداناً مباين با روح آيات منزله تشخيص دهد، بايد ابرام و تأكيد در تجديد نظر آن نمايد».(11)
ب. جدایی بیت العدل از ولی امر الله ممکن نیست: «اين نظم بديع … بنيادش بر دو ركن ركين استوار. ركن اول و اعظم، ركن ولايت الاهيه … انفصال ركنين نظم بديع نيز از يكديگر ممتنع و محال»؛(12) این در حالی است که بیت العدل پس از شوقی افندی، ولی امری ندارد و بيتالعدل بدون حضور او اداره ميشود و کسان همچون میسون ریمی که داعیه ولایت امری داشتند، طرد شدند.
ج. بیت العدل رکن تشریع و ولی امر رکن تبیین بهائیت هستند: «ركن اول و اعظم، ركن ولايت الاهيه كه مصدر تبيين است. و ركن ثاني، بيت عدل اعظم الاهي كه مرجع تشريع است»؛(13) بنابراین ولی امر نمیتواند قانونگذاری کند و تنها میبایست قانون تشریع شده را تبیین و تفسیر کند؛ در حالی که در قانونگذاریهای فراوانی از شوقی افندی به عنوان ولی امر ثبت شده است: «هر گاه تصميمي را وجداناً مباين با روح آيات منزله تشخيص دهد، بايد ابرام و تأكيد در تجديد نظر آن نمايد».(14)
حقیقت آن است که اديان الهي پيوسته وجود تناقض و اختلاف در گفتار و کردار مدعيان نبوت و امامت را دليل بر غير الهي بودن آنان ميداند. خداي سبحان در اينباره ميفرمايد: ﴿لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً﴾. (نساء: 82)
حسين علي نوري با بهرهگيري از اين آموزه الهي، وجود تناقض و دوگانگي را دليل بر غير الهي بودن گفتار و کردار و آموزههای مدعیان نبوت و رسالت دانسته و دراینباره مينویسد: «تناقض را در ساحت اقدس مظاهر الهيه راه نبوده و نخواهد بود.»(15)
وجدان بیدار بهائیان بر اساس نصوصی که از قرآن حکیم و کتاب حسین علی نوری گزارش شد، درباره تناقضات بهائیت چه قضاوتی می کند؟(16)
پانوشت:
1. اشراقات و چند لوح ديگر، ص 79.
2. اقتدارات و چند لوح ديگر، ص 324.
3. لوح ابن الذئب، ص 66.
4. مفاوضات، ص 122.
5. توقيعات مبارکه خطاب به احباء شرق، ص 301.
6. دور بهايي، ص 79.
7. دور بهايي، ص 83.
8. همان، ص 79 و 80.
9. گنجينه حدود و احکام، ص 216.
10. مفاوضات، ص 122.
11. دور بهايي، ص 83.
12. توقيعات مبارکه خطاب به احباء شرق، ص 301.
13. پیشین.
14. دور بهايي، ص 83.
15. بدیع، ص 126.
16. پایگاه جامع شناخت بهائیت.
مقالات مرتبط
۱. تناقضات تعالیم بهائیت (۱. تحری حقیقت)
۲. تناقضات تعالیم بهائیت (۲. وحدت عالم انسانی)
۳. تناقضات تعالیم بهائیت (۳. دین باید سبب الفت و محبت باشد.)
۴. تناقضات تعالیم بهائیت (۴. تطابق دین با علم و عقل)
۵. تناقضات تعالیم بهائیت (۵. ترک تعصبات دینی، جنسی و وطنی)
۶. تناقضات تعالیم بهائیت (۶. تعديل معيشت همگاني و رفع مشکلات اقتصادي)
۷. تناقضات تعالیم بهائیت (۷. بيت العدل و محکمه کبري)
۸. تناقضات تعالیم بهائیت (۸. تعليم و تربيت عمومي و اجباري)
۹. تناقضات تعالیم بهائیت (۹. وحدت لسان و خط)
۱۰. تناقضات تعاليم بهائيت (۱۰. تساوي حقوق رجال و نساء)
11. تناقضات تعاليم بهائيت (11. صلح عمومي و تحريم جنگ)
در فضاي مجازي ما را همراهي كنيد:
اينستاگرام: instagram.com/bahaiat
ايتا: eitaa.com/bahaiat
تلگرام: t.me/bahaiat_com
سروش: sapp.ir/bahaiat.com