
ابوالفضل گلپايگاني بر پايه پيشفرضهاي نادرست كه از آسيبهاي برخاسته از روش پژوهش حديثي است، در اثبات حقانيت عليمحمد شيرازي و حسينعلي نوري به روايتي استناد كرده و مينويسد: «اگر نفسي که طالب هدايت باشد و نخواهد عمداً مجادله به باطل نمايد، در احاديث مرويه و کتب مقدّسه سماويه تأمّل کند، به صراحت دريابد که جميع مبشّر است بر اينکه پس از غيبت شمس حقيقت، در مدّت هزار سال ثانياً آن نجم سعادت از بلاد شرق طلوع فرمايد و نداي مهدي موعود از مکّه معظّمه بلند شود و نداي ظهور ثاني از اراضي مقدّسه يعني صخره بيت المقدّس ارتفاع يابد و برحسب اين بشارات ولادت اين دو ظهور اعظم در ايران وقوع يافت و نداي نقطه اولي عزّ اسمه الاعلي از مکّه معظّمه ارتفاع يافت و چون مقرّ جمال اقدس ابهي مدينه منوره عکّا شد، نداي ظهور ثاني از اراضي مقدّسه مسموع اهل عالم گشت و به اين معني اشارت است در حديث ابان ابن تغلب که مجلسي عليه الرّحمة در باب علامات از کتاب غيبت روايت فرموده است که: «قَالَ أَبو عَبدُاللهِ عَلَيهِ السَّلامُ اِنَّ اَوّلَ مَن يبايعُ القَائِمَ عَلَيهِ السّلامُ جَبرَائِيلُ ينزِلُ فِي صُورَةِ طَير أَبيض فَيبَايعُهُ ثُمَّ يضَع رِجلاً عَلي بَيتِ اللهِ الحَرامِ وَ رِجُلاً عَلَي بَيتِ المقَدّسِ ثُمَّ ينَادي بِصَوت طَلِق ذَلِق تَسمَعُهُ الخَلائُق ﴿أَتي أَمرُ اللهِ فَلاَ تَستَعجِلُوهُ﴾؛(1) يعني: اوّل کس که با قائم عليه السّلام بيعت نمايد، جبرئيل باشد که به صورت مرغي سفيد نازل شود و با آن حضرت بيعت نمايد؛ پس يک پاي خود را بر بيت الله الحرام و پاي ديگر را بر بيت المقدّس نهد و به صوت فصيح بلند که همه خلق بشنوند ندا کند که ﴿أَتَي أَمرُاللهِ فَلا تَستَعجِلُوُهُ…﴾.
و اين حديث به صراحت دلالت مي نمايد که موقع ارتفاع ندا اين دو مقام مقدّس گردد و نداي آسماني از اين دو بيت رفيع مسموع خلائق شود و جميع بشارات و علامات تحقّق و وقوع يابد.(2)
بررسي و نقد
بهرهگيري ابوالفضل گلپايگاني از اين روايت را ميتوان مصداق استفاده از پيشفرض نادرست در فهم حديث و همچنين برداشت فرقهاي از روايات دانست كه يكي از آسيبهاي برخاسته از روش پژوهش حديثي است و ديگري آسيببرخاسته از فاعل پژوهش در پژوهشهاي روايي،(3) زيرا خود او اقرار دارد كه در حديث شريف، مكان ارتفاع ندا به روشني بيان شده است كه يكي بيت الله الحرام در مكه است و ديگري بيت المقدس كه نيازي به هيچگونه تفسير و تأويلي ندارد؛ ليكن با پيشفرض مهدويت عليمحمد شيرازي و نبوت حسينعلي نوري، اين روايت را از يك سو بر عليمحمد شيرازي تطبيق ميكند كه به عمر خود مكه مكرمه را نديده است، چه رسد به مسجد الحرام و از سوي ديگر بر حسينعلي نوري مطابقت ميدهد كه ادعاهايش را همه جا مطرح كرده، جز در بيت المقدس.
عليمحمد شيرازي ادعاي بابيت خود را هنگامي كه در بوشهر بود، به واسطه تحريف اذان نماز جمعه شيراز با جمله «اشهد ان علياً قبل النبيل باب بقيه الله» اعلام كرد(4) و به ظاهر اگر گزارش ادعاي مهدويتش درست باشد، نخستين مرتبه در مجلس علماي در مسجد صاحب الامر تبريز از مهدويت سخن راند.(5) حسينعلي نوري نيز مدعي است كتاب اقدس در زندان تهران بر او نازل شده و او نخستين مرتبه در باغ نجيبه بغداد ادعاي خود را براي گروهي مطرح كرد؛(6) سپس در شهر ادرنه آن را آشكار و عمومي ساخت و سپس به عكا رفت.
بر اين اساس اين استدلال چه معنايي دارد؟ نعوذ بالله امام صادق(ع) نام شهرها را نميدانستهاند و به جاي مأذنه شيراز يا مسجد تبريز از مسجد الحرام مكه و به جاي زندان تهران، باغ نجيبه بغداد، شهرهاي ادرنه يا عكا از بيت المقدس نام بردهاند؟ يا ابوالفضل گلپايگاني با مغالطه و تحريك عواطف و … در پي تحريف حقيقت و تلقين خواستهها و تمايلات فرقهاي خود به مخاطب است؟
پانوشت
1. نحل: 16 / 1.
2. فرائد، ص 65 ـ 66.
3. ر.ك: منطق فهم حديث، ص 422.
4. مطالع الانوار، ص 122.
5. پيشين، ص 280.
6. بهاء الله موعود كتابهاي آسماني، ص 167؛ همچنين نک: الکواکب الدرية، ج 1، ص 257.
در فضاي مجازي ما را همراهي كنيد:
اينستاگرام: instagram.com/bahaiat
ايتا: eitaa.com/bahaiat
تلگرام: t.me/bahaiat_com
مقالات مرتبط
Leave a Reply