
تعدیل معیشت عمومی و رفع مشکلات اقتصادی یکی دیگر از شعارهای دوازدهگانه بهائیت است که پس از گزارش نمونههای گفتاری آن، از تناقضاتش با گفتار و کردار سران این جریان پرده برداشته میشود:
1. شعارها
عباس افندي درباره مساوات آورده است: «سادساً مساوات بين بشر است و اخوّت تامّ. عدل چنين اقتضا مينمايد که حقوق نوع انساني جميعاً محفوظ و مصون ماند و حقوق عمومي يکسان باشد و اين از لوازم ذاتيّه هيئت اجتماعيّه است.»(1) او درباره رعايت اعتدال و کم شدن فاصله طبقاتي ميگويد: «بهتر آنست که اعتدال به ميان آيد و اعتدال اينست که قوانين و نظاماتي وضع شود که مانع ثروت مفرط بيلزوم بعضي نفوس شود و دافع احتياج ضروريّه جمهور گردد.»(2)
وی از پرداخت ماليات براي تعديل معيشت عمومي سخن ميگويد: «شريعت الله را بشما بگوئيم … زرّاع در دهي زراعت ميکنند، از زراعت حاصلات ميگيرند و از اغنيا و فقرا بر حسب حاصلاتشان عشر گرفته ميشود و در آن دِه انبار عمومي ساخته ميشود که جميع ماليات و حاصلات در آنجا جمع گردد … جميع حاصلات و ماليات که جمع شده، در انبار عمومي جمع ميشود و اگر عاجزي در دِه موجود، به قدر قوّت ضروري به او داده ميشود.»(3) همچنين از سوي او آمده است: «اغنيا رحم به فقرا کنند.»(4)
2. تناقضها
الف. حسين علي نوري با تحليل و تطهير ربا، گامي بر خلاف تعديل معيشت عمومي برداشت: «ربا را مثل معاملات ديگر که ما بين مردم متداول است، قرار فرموديم؛ يعني ربح نقود، از اين حين که اين حکم مبين از سماء مشيت نازل شد، حلال و طيب و طاهر است.»(5)
ب. عباس افندي بر خلاف آنچه درباره برقراري مساوات و تعديل معيشت عمومي گفته بود، از غير ممکن بودن برقرار مساوات سخن ميگويد: «مساوات ممکن نيست … زيرا در ايجاد بشر مختلفند. بعضي در درجه اوّل عقلند و بعضي درجه متوسّط و بعضي بکلّي از عقل محرومند. حال آيا ممکن است، نفسي که در درجه اعلاي عقل است، با نفسي که هيچ عقلي ندارد، مساوي باشد.»(6)
ج. بر خلاف آنچه عباس افندي در باره برقرار تعديل معيشت عمومي با پرداخت ماليات گفته بود، مقرر شد که ماليات بر ارث شوقي به دولت پرداخت نشود.(7)
برپایه این شعار بهائیان، آموزههای این جریان باید در مسیر رفع مشکلات اقتصادی و معیشت عمومی باشد، در حالیکه نه تنها بهائیت برنامه کاربردیای در این مسیر ارائه نکردهاند؛ بلکه با تجویز ربا و ویژهخواری، روز بروز فقرا، فقیرتر و اغنیا، ثروتمندتر خواهند شد، زیرا بر اساس آموزههای بهائیت، فقیر به دلیل کمبهره بودن یا بیبهره بودن از مادیات، میتواند از ثروتمند قرض ربوی بگیرد، از اینرو مجبور میشود در مسیر هر چه غنیتر شدن او و نابودی خود گام بردارد و این پیامد ناکارآمدی شعارها و بدفرجامی احکام بهائیت است.(8)
حقیقت آن است که اديان الهي پيوسته وجود تناقض و اختلاف در گفتار و کردار مدعيان نبوت و امامت را دليل بر غير الهي بودن آنان ميداند. خداي سبحان در اينباره ميفرمايد: ﴿لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً﴾. (نساء: 82)
حسين علي نوري با بهرهگيري از اين آموزه الهي، وجود تناقض و دوگانگي را دليل بر غير الهي بودن گفتار و کردار و آموزههای مدعیان نبوت و رسالت دانسته و دراینباره مينویسد: «تناقض را در ساحت اقدس مظاهر الهيه راه نبوده و نخواهد بود.»(9)
وجدان بیدار بهائیان بر اساس نصوصی که از قرآن حکیم و کتاب حسین علی نوری گزارش شد، درباره تناقضات بهائیت چه قضاوتی می کند؟
پانوشت
1. پيام ملکوت، ص 30.
2. پیشین، ص 142.
3. پیشین، ص 148 ـ 149.
4. پیشین، ص 134.
5. گنجينه حدود و احکام، ص 202.
6. پيام ملکوت، ص 134.
7. صلح نامه در دفتر شماره 25 تهران در مورخه 1 / 2 / 1337 به ثبت رسيده است. رونوشت گواهي حصر وراثت هم به شمارهي 1464 / 27 / 7 / 1337 است.
8. پایگاه جامع شناخت بهائیت.
9. بدیع، ص 126.
مقالات مرتبط
1. تناقضات تعالیم بهائیت (1. تحری حقیقت)
2. تناقضات تعالیم بهائیت (2. وحدت عالم انسانی)
3. تناقضات تعالیم بهائیت (3. دین باید سبب الفت و محبت باشد.)
4. تناقضات تعالیم بهائیت (4. تطابق دین با علم و عقل)
5. تناقضات تعالیم بهائیت (5. ترک تعصبات دینی، جنسی و وطنی)
6. تناقضات تعالیم بهائیت (6. تعديل معيشت همگاني و رفع مشکلات اقتصادي)
7. تناقضات تعالیم بهائیت (7. بيت العدل و محکمه کبري)
8. تناقضات تعالیم بهائیت (8. تعليم و تربيت عمومي و اجباري)
9. تناقضات تعالیم بهائیت (9. وحدت لسان و خط)
10. تناقضات تعاليم بهائيت (10. تساوي حقوق رجال و نساء)
11. تناقضات تعاليم بهائيت (11. صلح عمومي و تحريم جنگ)
در فضاي مجازي ما را همراهي كنيد:
اينستاگرام: instagram.com/bahaiat
ايتا: eitaa.com/bahaiat
تلگرام: t.me/bahaiat_com
سروش: sapp.ir/bahaiat.com
Leave a Reply