
مقالات فراوانی به ناتوانی ها و فقر کلامی و فقهی بهائیت پرداخته ونمونههایی از تأثیرپذیری یا الگوگیری از ادیان، مذاهب و فرق را نوشتهاند؛ این مقاله کوتاه با استناد به اقراري از خود حسین علی نوري (معروف به بهاء الله، مدعی نبوت در بهائیت) به بیان تناقضات و نقد بهائیت میپردازد. نوری در رساله سئوال جواب مينويسد: «در باره زکات هم امر نموديم کما نزل في الفرقان (قرآن) عمل نمايند.» (1)
اين فقره در کنار نگاه بيت العدل به اين حکم، نقدهاي فراواني را بر بدنه بهائيت وارد ميکند که به اجمال برخی از آنها بیان میشود:
1. با این جمله ادعاي عصمت کبري و علم لدني حسينعلي نوري زیر سئوال میرود، زیرا او که مدعی عصمت کبری و علم لدنی است، ولی نمیداند که قرآن کریم تنها وجوب زکات را بیان کرده است، نه احکام و جزئیات وجوب آن را، اعم از چیزیهایی که زکات به آنها تعلق میگیرد و میزان زکات و … و این نادانی بر عدم عصمت و نداشتن علم لدنی او کفایت میکند.
2. با این جمله وجود مسئله اجتهاد و تقليد در بهائيت مطرح و تجویز میشود، زیرا احکام و جزئیات زکات بر اساس روایاتی تبیین شده که به این موضوع پرداختهاند و علما با اجتهاد خود به بررسی میپردازند و پس از استخراج از منابع آن را در اختیار مردم قرار مدهند و آنان نیز از این حکم پیروی میکنند که همان تقلید در احکام (فروع دین) است که در اسلام جایز شمرده شده است.
بنابراین توصیه بهاء که کما نزل فی الفرقان عمل کنید، یعنی شما هم راهی را طی کنید که مسلمانان طی کردند؛ یعنی از قرآن تقلید کنید؛ ولی چون قرآن کریم به جزئیات نپرداخته است، از احادیث ائمه اطهار (ع) تقلید کنید و چون تبیین حکم بر اساس روایات کار علمای دین است، از علمای اسلام تقلید کنید. (البته به صورت غیر محسوس)
3. تناقضي روشن میشود که در نظام تشکيلاتي بهائيت وجود دارد و آن این که:
أ. تشکیلات بهائیت تقلید را نفی میکند؛ ولی سرکرده بهائیت یعنی حسین علی نوری آن را تجویز میکند. (جالب بدانید، کتاب «گنجینه حدود احکام» رساله عبدالحمید اشراق خاوری است که بهائیان احکام خود را از آن تقلید می کنند.)
ب. تشکیلات بهائیت، این جریان را یک دین جدید، بدیع معرفی میکند، ولی با این حکم روشن میشود که نه تنها جدید و بدیع نیست، بلکه در هر قسمتی به مقتضای خود از دیگران الگو گرفته است.
ج. تشکیلات بهائیت، دین اسلام را تاریخ مصرف گذشته معرفی میکند و خود را به مقتضای زمان میداند؛ ولی در موارد بسیاری از جمله احکام به الگوسازی از احکام اسلامی امر میکند و این تناقضی آشکار است، زیرا:
از یک سو اگر بهائیت به مقتضای زمان است، خود باید احکام جامع و کاملی داشته باشد، نه از احکام دیگران وام بگیرد.
از سوی دیگر اگر احکام اسلام کارایی دارد و میتوان از آن بهره گرفت، پس به مقتضی زمان است و تاریخ مصرفش باقی است؛ بنابراین به دین و شریعت تازه ای نیاز نیست.
یک متحری حقیقی حقیقت به تأمل کوتاهی در این نوشته، حقیقت را خواهد یافت…
پانوشت
1. ملحقاتي بر کتاب اقدس نازله از قلم اعلي، ص 75؛ گنجینه حدود و احکام، ص 149.
لینک پیگیری مقالات در پیام رسانها:
ایتا:
https://eitaa.com/bahaiat
تلگرام:
https://telegram.me/bahaiat_net
Leave a Reply