
اعتقاد به بابيت و نيابت خاصه با عنوان «ركن رابع» از باورهاي شيخيه است (1) كه با پيروي و اثرپذيري مستقيم عليمحمّد شيرازي از اين مسلك، به جريان بابيت انجاميد.
شيخ احمد احسايي بر اين باور بود که چون مؤمنان هميشه به هدايت امام احتياج دارند و اقتضاي رحمت خدا رفع حوائج مردم است، در دوران غيبت امام کسي از برجستگان شيعي لازم است که بيواسطه با امام غايب اتصال و رابطه داشته و واسطه فيض بين امام و امت و حجت خدا ميان مردم باشد، زيرا اگر چنين شخصي نباشد، لزوم رفع تکليف پيش ميآيد.(2)
جاني کاشاني (نويسنده بابي) درباره بابيت شيخ احمد احسايي (بنيانگذار جريان شيخيه و متوفي 1241 قمري) مينويسد: «همينکه نهصد و پنجاه سال از اول غيبت صغرا گذشته آن سلطان فضّال مرحوم شيخ احمد زينالدين احسايي را از ميان شعيان خود برگزيده … از اينجا بود که آن برگزيده موحدين ميفرمود سمعت عن الحجه کذا و کذا، خلاصه مأمورش فرمودند به جذبات غيبي.»(3)
ادعاي شنيدن بدون واسطه، يعني همان ادعاي بابيت و واسطه ميان امام و مردم بودن که در شيخيه با عنوان «رکن رابع» مطرح است. وي همچنين مينويسد: «شرح بر زيارت جامع کبير نوشته و نور اسرار ولايت را که حضرت امام به حق حسن العسکري(سلام الله عليه) در کلمات معجز آثار درج فرموده بودند و در علم حکمت و سائر علون کتابها نوشته و حضرت ايشان باب امام(سلام الله عليه) بودند. باب مخصوص آثاري نه نصي چنانچه در بيان معرفت ابواب مذکور گرديد؛ ولي در واقع خود ميدانستند که مخصوص گرديده از قبل حجت(سلام الله عليه) و لکن به جهت عدم قابليت خلق تصريح به مقام بابيت نفرمودند و به کنايات و اشارات لطيفه مطلب خود را به خلق القا ميفرمودند.»(4)
پانوشت
1. شيخيه و بابيه در ايران، 28 – 29.
2. نک: احسايي، بيتا: 72.
3. جاني كاشاني، 1328: 99.
4. همان، 99 – 100.
پيگيري مقالات در تلگرام با كليك روي آدرس زير:
Leave a Reply