بهائيت، گروهكي است كه طي دو قرن گذشته افت و خيزهايي را در ايران تجربه كرده است؛ ولي پس از انقلاب اسلامي ايران، به انزوا رفت و فعاليت خود را در جهات گوناگون به صورت زير زميني دنبال كرد و از هر راهي در پي افزايش جمعيت خود بود تا جايي كه حتي مانع ازدواج با محارم نيز نشد.
اين گروهك كه سياسي بودنش بر همگان روشن است، براي دستيابي به اهدافش، پيوسته جمعيت خود را چندين برابر آن چه هست بيان ميكند، از اينرو به پيروان خود نيز دستور داده است كه در ستون دين سرشماريها يا بهائيت را بنويسند يا ساير را انتخاب كنند. با اين حال آن چه از نتيجه سرشماريهاي عمومي به دست ميآيد، نشان از دروغ بودن آمار بيت العدل بهائيت ميدهد.
بر اساس آمار سرشماري، جمعيت ايران در سال 1390 تعداد 75149669 نفر اعلام شده است كه از اين ميزان، تعداد 74682938 نفر دين خود را اسلام اعلام كردهاند و تعداد 117704 نفر دين خود را مسيحيت و تعداد 8756 تن خود را كليمي و 25271 تن خود را زرتشتي معرفي كردهاند و تعداد 49101 نفر ساير را انتخاب كرده و 265899 تن هيچ چيز اظهار نكردهاند.(1)
ضمن آنکه اين آمار هم شامل کليه کساني است که به هر دليلي نخواسته اند دينشان را اظهار کنند که ميتواند شامل همه فرق و مذاهب، مانند اهل احق و اسماعيليه و شيخيه يا دگر انديشان اعم از کمونيستها و تودهايها و شيطان پرستها و بودائيها و سيکها و بهائيها و … باشد.
اگر سهم بهائيها از ستون «ساير و اظهار نشده»، 15 در صد هم باشد، شايد بتوان گفت آمار بهائيان ايران در سال 1390 حدود 47250 نفر تخمين زده ميشود، نه سيصد هزار نفري که بيت العدل در اسرائيل ادعا کرده است.
يک احتمال هم ميتواند اين باشد که بهائيان بر خلاف نظر بيت العدل، خود را مسلمان اظهار کرده باشند، زيرا در طول چند دهه گذشته، به خاطر اين اصرار بيت العدل بر اظهار بهائي بودن، خود و خانوادهشان را به زحمت بينتيجه انداختهاند و لذا تصميم گرفتهاند علي رغم نظر تشکيلات، خود را در سرشماريها مسلمان اظهار کنند. البته اين كار در بهائيت بيسابقه نيست. طبق متون بهائي، عبدالبهاء در فلسطين خود را مسلمان جا زده و در نماز جمعه مسلمانان شرکت ميکرد و خود را مقيد به احکام اسلامي نشان ميداد تا راحت زندگي کند…
اين احتمال بعيد هم نيست، زيرا بهائيان ايران، خيري از اين سري دستورات مشکل آفرين بيت العدل نديده و ترجيح دادهاند تظاهر به بهائيت نداشته باشند و ابزار برنامههاي تفرقه انگيز و مشکل زاي بيت العدل نگردند؛ ولي اين را هم بايد در نظر گرفت كه در ميان اين 315000 هزار نفري كه يا دين خود را اعلام نكرده اند يا ساير اديان را برگزيدهاند، پيروان ديگر فرق و مذاهب يا دگرانديشان و كمونيستها و … نيز وجود دارند كه نميتوان از آنها چشم پوشي كرد.
بر اساس اين آمارها، بهائيان ايران نه تنها بزرگترين اقليت مذهبي ايران نيستند، بلكه تعدادش از ميزان مردگان روستايي سال 92 ايران -87063 نفر-(2) يا ميزان مبتلايان به اچ آي وي -86000 نفر(3)- يا حتي مردان ناشنوا -56380- يا زناني كه اختلال گفتاري داردند -55058نفر- نيز كمتر است.
پانوشت:
من بهایی بودم
بودایی شدم
الان خوشحالم
نکته ای بگم که درسال 23هجری که عمر کشته شد مسلمانان بر بیش از نیمی از جهان حاکم بودن وقتی اسلام و در سال 150 کمتر غیر مسلمانی در ممالک اسلامی وجود داشت. مسیحیت و سایر ادیان بزرگ نیز در بازده های زمانی کم و بیش مشابه با تمام سرکوب ها و تحریم ها به پیروزی و اوج رسیدن. 150سال زمان کافی است تا نتیجه گرفت اگر بابیت و بهاییت جذابیتی داشتند و حقی در آن ها وجود داشت لا اقل در کال حاضر تمام ایران را فرا گرفته بود و حتی اگر 5میلیون بهایی هم وجود داشت با در نظر گرفتن فرصت 150 ساله می بایست بابیت و بهائیت را محکوم به شکست دانست و این ادیان پتانسیلی برای روستایی شدن هم نداشتن چه برسد به جهانی شدن پس زور بیخود نزنید و فکر نان کنید که خربزه آب و است